معنی جزیره ای در اروپا

حل جدول

جزیره ای در اروپا

کرس


شبه جزیره ای در اروپا

اسکاندیناوی، ایبری، بالکان

بالکان، اسکاندیناوی

بالکان


شبه جزیره اروپا

اسکاندیناوی


کشوری جزیره ای

باربادوس، گرنادا


کشور جزیره ای

تونگا، باربادوس، مالت، مالتا.


شبه جزیره شمال اروپا

اسکاندیناوى


شبه جزیره جنوب اروپا

بالکان

فارسی به عربی

جزیره ای

معزول


جزیره

جزیره

واژه پیشنهادی

جزیره ای در شمال غربی اروپا

ایسلند


جزیره ای در پرتغال

جزیره پیکو (انگلیسی: Pico Island)

لغت نامه دهخدا

اروپا

اروپا.[اُ رُ] (اِخ) دختر اَگِنور پادشاه صیدا در اساطیر یونانی. زاوش (زئوس) رب النوع بزرگ یونان به هیأت ورزگاو درآمده، اروپا را ربوده از دریا گذشت و بجریزه ٔ اقریطش (کرت) آورد و در آنجا از او پسری آمد و او را مینس نامید و او نخستین پادشاه آن جزیره گردید. (فرهنگ ایران باستان تألیف پورداود ج 1 ص 144).

فرهنگ معین

جزیره

(جَ رِ) [ع. جزیره] (اِ.) آبخوست، قطعه زمینی که گرداگرد آن را آب فرا گرفته باشد. ج. جزایر.

معادل ابجد

جزیره ای در اروپا

650

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری